مجموعه قوانین

  • role-of-daadpors

    مبحث اول - در احکام بیع

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 338

      بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 339

      پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن عقد بیع به ایجاب و قبول واقع میشود. ‌ممکن است بیع به داد و ستد نیز واقع گردد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 340

      در ایجاب و قبول الفاظ و عبارات باید صریح در معنی بیع باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 341

      بیع ممکن است مطلق باشد یا مشروط و نیز ممکن است که برای تسلیم تمام یا قسمتی از مبیع یا برای تادیه تمام یا قسمتی از ثمن‌ اجلی قرار داده شود.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 342

      مقدار و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت یا مشاهده تابع عرف بلد است.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 343

      اگر مبیع به شرط مقدار معین فروخته شود بیع واقع میشود اگرچه هنوز مبیع شمرده نشده یا کیل یا ذرع نشده باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 344

      اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده یا برای تسلیم مبیع یا تادیه قیمت موعدی معین نگشته باشد بیع قطعی و ثمن حال محسوب است مگر‌ این که بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی وجود شرطی یا موعدی معهود باشد اگرچه در قرارداد بیع ذکری‌ نشده باشد.

  • role-of-daadpors

    مبحث دوم - در طرفین معامله

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 345

      هر یک از بایع و مشتری باید علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیز داشته باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 346

      عقد بیع باید مقرون به رضای طرفین باشد و عقد مکره نافذ نیست.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 347

      شخص کور می‌تواند خرید و فروش نماید مشروط بر اینکه شخصاً به طریقی غیر از معاینه یا به وسیله کس دیگر ولو طرف معامله جهل خود را مرتفع نماید.

  • role-of-daadpors

    مبحث سوم - در مبیع

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 348

      بیع چیزی که خرید و فروش آن قانوناً ممنوع است و یا چیزی که مالیت و یا منفعت عقلایی ندارد یا چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن‌ ندارد باطل است مگر این که مشتری خود قادر بر تَسَلُّم باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 349

      بیع مال وقف صحیح نیست مگر در موردی که بین موقوف‌ علیهم تولید اختلاف شود به نحوی که بیم سفک دماء رود یا منجر به خرابی ‌مال موقوفه گردد و همچنین در مواردی که در مبحث راجع به وقف مقرر است.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 350

      مبیع ممکن است مفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به طور کلی از شیء متساوی‌الاجزاء و همچنین ممکن است کلی فی‌الذمه باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 351

      در صورتی که مبیع کلی یعنی صادق بر افراد عدیده باشد بیع وقتی صحیح است که مقدار و جنس و وصف مبیع ذکر بشود.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 352

      بیع فضولی نافذ نیست مگر بعد از اجازه مالک به طوری که در معاملات فضولی مذکور است.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 353

      هر گاه چیز معین به عنوان جنس خاصی فروخته شود و در واقع از آن جنس نباشد بیع باطل است و اگر بعضی از آن از غیر جنس باشد نسبت به آن بعض باطل است و نسبت به مابقی مشتری حق فسخ دارد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 354

      ممکن است بیع از روی نمونه به عمل آید در این صورت باید تمام مبیع مطابق نمونه تسلیم شود والا مشتری خیار فسخ خواهد‌ داشت.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 355

      اگر ملکی به شرط داشتن مساحت معین فروخته شده باشد و بعد معلوم شود که کمتر از آن مقدار است مشتری حق فسخ معامله را‌ خواهد داشت و اگر معلوم شود که بیشتر است، بایع میتواند آن را فسخ کند مگر این که در هر دو صورت، طرفین به محاسبه زیاده یا نقیصه تراضی‌ نمایند.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 356

      هر چیزی که بر حسب عرف و عادت جزء یا تابع مبیع شمرده شود یا قرائن دلالت بر دخول آن در مبیع نماید داخل در بیع و متعلق به مشتری است اگرچه در عقد صریحاً ذکر نشده باشد و اگرچه متعاملین جاهل بر عرف باشند.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 357

      هر چیزی که بر حسب عرف و عادت جزء یا از تابع مبیع شمرده نشود داخل در بیع نمیشود مگر این که صریحاً در عقد ذکر شده باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 358

      نظر به دو ماده فوق در بیع باغ اشجار و در بیع خانه ممر و مجری و هر چه ملصق به بنا باشد به طوری که نتوان آن را بدون خرابی نقل‌ نمود متعلق به مشتری میشود و بر عکس زراعت در بیع زمین و میوه در بیع درخت و حمل در بیع حیوان متعلق به مشتری نمیشود مگر این که تصریح شده باشد یا بر حسب عرف از توابع شمرده شود. ‌در هر حال طرفین عقد میتوانند به عکس ترتیب فوق تراضی کنند.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 359

      هرگاه دخول شیء در مبیع عرفاً مشکوک باشد آن شیء داخل در بیع نخواهد بود مگر آن که تصریح شده باشد.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 360

      هر چیزی که فروش آن مستقلاً جایز است استثناء آن از مبیع نیز جایز است.

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 361

      اگر در بیع عین معین معلوم شود که مبیع وجود نداشته بیع باطل است.

  • role-of-daadpors

    مبحث چهارم - در آثار بیع

    • گروه وکلای دادپرس

      ماده 362

      آثار بیعی که صحیحاً واقع شده باشد از قرار ذیل است: 1) به مجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می‌شود. 2) عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار میدهد. 3) ‌عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم مینماید. 4) ‌عقد بیع مشتری را به تادیه ثمن ملزم می‌کند.

    • role-of-daadpors

      فقره اول - در ملکیت مبیع و ثمن

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 363

        در عقد بیع وجود خیار فسخ برای متبایعین با وجود اجلی برای تسلیم مبیع یا تادیه ثمن مانع انتقال نمیشود بنابراین اگر ثمن یا مبیع‌ عین معین بوده و قبل از تسلیم آن احد متعاملین مفلس شود طرف دیگر حق مطالبه آن عین را خواهد داشت.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 364

        در بیع خیاری مالکیت از حین عقد بیع است نه از تاریخ انقضاء خیار و در بیعی که قبض شرط صحت است مثل بیع صرف انتقال از حین‌ حصول شرط است نه از حین وقوع بیع.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 365

        بیع فاسد اثری در تملک ندارد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 366

        هر گاه کسی به بیع فاسد مالی را قبض کند باید آن را به صاحبش رد نماید و اگر تلف یا ناقص شود ضامن عین و منافع آن خواهد بود.

    • role-of-daadpors

      فقره دوم - در تسلیم

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 367

        تسلیم عبارت است از دادن مبیع به تصرف مشتری به نحوی که متمکن از انحاء تصرفات و انتفاعات باشد و قبض عبارت است از ‌استیلاء مشتری بر مبیع.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 368

        تسلیم وقتی حاصل میشود که مبیع تحت اختیار مشتری گذاشته شده باشد اگر چه مشتری آن را هنوز عملاً تصرف نکرده باشد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 369

        تسلیم به اختلاف مبیع به کیفیات مختلفه است و باید به نحوی باشد که عرفاً آن را تسلیم گویند.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 370

        اگر طرفین معامله برای تسلیم مبیع موعدی قرار داده باشند قدرت بر تسلیم در آن موعد شرط است نه در زمان عقد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 371

        در بیعی که موقوف به اجازه مالک است قدرت بر تسلیم در زمان اجازه معتبر است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 372

        اگر نسبت به بعض مبیع بایع قدرت بر تسلیم داشته و نسبت به بعض دیگر نداشته باشد بیع نسبت به بعض که قدرت بر تسلیم داشته‌ صحیح است و نسبت به بعض دیگر باطل است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 373

        اگر مبیع قبلا در تصرف مشتری بوده باشد محتاج به قبض جدید نیست و همچنین است در ثمن.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 374

        در حصول قبض اذن بایع شرط نیست و مشتری میتواند مبیع را بدون اذن قبض کند.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 375

        مبیع باید در محلی تسلیم شود که عقد بیع در آنجا واقع شده است مگر این که عرف و عادت مقتضی تسلیم در محل دیگر باشد و یا در ‌ضمن بیع محل مخصوصی برای تسلیم معین شده باشد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 376

        در صورت تاخیر در تسلیم مبیع یا ثمن ممتنع اجبار به تسلیم میشود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 377

        هر یک از بایع و مشتری حق دارد از تسلیم مبیع یا ثمن خودداری کند تا طرف دیگر حاضر به تسلیم شود مگر این که مبیع یا ثمن ‌موجل باشد در این صورت هر کدام از مبیع یا ثمن که حال باشد باید تسلیم شود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 378

        اگر بایع قبل از اخذ ثمن مبیع را به میل خود تسلیم مشتری نماید حق استرداد آن را نخواهد داشت مگر به موجب فسخ در مورد خیار.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 379

        اگر مشتری ملتزم شده باشد که برای ثمن ضامن یا رهن بدهد و عمل به شرط نکند بایع حق فسخ خواهد داشت. و اگر بایع ملتزم شده‌ باشد که برای درک مبیع ضامن بدهد و عمل به شرط نکند مشتری حق فسخ دارد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 380

        در صورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او موجود باشد بایع حق استرداد آن را دارد و اگر مبیع هنوز تسلیم نشده باشد‌ میتواند از تسلیم آن امتناع کند.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 381

        مخارج تسلیم مبیع از قبیل اجرت نقل آن به محل تسلیم، اجرت شمردن و وزن کردن و غیره به عهده بایع است مخارج تسلیم ثمن بر‌عهده مشتری است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 382

        هر گاه عرف و عادت از بابت مخارج معامله یا محل تسلیم برخلاف ترتیبی باشد که ذکر شده و یا در عقد برخلاف آن شرط شده باشد ‌باید بر طبق متعارف یا مشروط در عقد رفتار شود و همچنین متبایعین میتوانند آن را به تراضی تغییر دهند.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 383

        تسلیم باید شامل آن چیزی هم باشد که اجزاء و توابع مبیع شمرده میشود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 384

        هر گاه در حال معامله مبیع از حیث مقدار معین بوده و در وقت تسلیم کمتر از آن مقدار در آید مشتری حق دارد که بیع را فسخ کند یا‌ قیمت موجود را با تادیه حصه‌ای از ثمن به نسبت موجود قبول نماید و اگر مبیع زیاده از مقدار معین باشد زیاده مال بایع است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 385

        اگر مبیع از قبیل خانه یا فرش باشد که تجزیه آن بدون ضرر ممکن نمیشود و به شرط بودن مقدار معین فروخته شده ولی در حین تسلیم‌ کمتر یا بیشتر در آید در صورت اولی مشتری و در صورت دوم بایع حق فسخ خواهد داشت.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 386

        اگر در مورد دو ماده قبل معامله فسخ شود بایع باید علاوه بر ثمن مخارج معامله و مصارف متعارف را که مشتری نموده است بدهد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 387

        اگر مبیع قبل از تسلیم بدون تقصیر و اهمال از طرف بایع تلف شود بیع منفسخ و ثمن باید به مشتری مسترد گردد مگر این که بایع برای‌ تسلیم به حاکم یا قائم مقام او رجوع نموده باشد که در این صورت تلف از مال مشتری خواهد بود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 388

        اگر قبل از تسلیم در مبیع نقصی حاصل شود مشتری حق خواهد داشت که معامله را فسخ نماید.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 389

        اگر در مورد دو ماده فوق تلف شدن مبیع یا نقص آن ناشی از عمل مشتری باشد مشتری حقی بر بایع ندارد و باید ثمن را تادیه کند.

    • role-of-daadpors

      فقره سوم - در ضمان درک

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 390

        اگر بعد از قبض ثمن مبیع کلاً یا جزائاً مستحق‌للغیر در آید بایع ضامن است اگر چه تصریح به ضمان نشده باشد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 391

        در صورت مستحق‌ للغیر برآمدن کل یا بعض از مبیع، بایع باید ثمن مبیع را مسترد دارد و در صورت جهل مشتری به وجود فساد، بایع باید‌ از عهده غرامات وارده بر مشتری نیز برآید.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 392

        در مورد ماده قبل بایع باید از عهده تمام ثمنی که اخذ نموده است نسبت به کل یا بعض بر آید اگرچه بعد از عقد بیع به علتی از علل در‌ مبیع کسر قیمتی حاصل شده باشد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 393

        راجع به زیادتی که از عمل مشتری در مبیع حاصل شده باشد مقررات ماده 314 مجری خواهد بود.

    • role-of-daadpors

      فقره چهارم - در تادیه ثمن

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 394

        مشتری باید ثمن را در موعد و در محل و بر طبق شرایطی که در عقد بیع مقرر شده است تادیه نماید.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 395

        اگر مشتری ثمن را در موعد مقرر تادیه نکند بایع حق خواهد داشت که بر طبق مقررات راجعه به خیار تاخیر ثمن معامله را فسخ یا از‌ حاکم اجبار مشتری را به تادیه ثمن بخواهد.

  • role-of-daadpors

    مبحث پنجم - در خیارات و احکام راجعه به آن

    • role-of-daadpors

      فقره اول - در خیارات

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 396

        خیارات از قرار ذیل‌اند: 1) خیار مجلس 2) خیار حیوان 3) خیار شرط 4) خیار تاخیر ثمن 5) خیار رویت و تخلف وصف 6) خیار غبن 7) خیار عیب 8) خیار تدلیس 9) خیار تبعض صفقه 10) خیار تخلف شرط

      • role-of-daadpors

        اول - در خیار مجلس

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 397

          هر یک از متبایعین بعد از عقد فی‌المجلس و مادام که متفرق نشده‌اند اختیار فسخ معامله را دارند.

      • role-of-daadpors

        دوم - در خیار حیوان

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 398

          اگر مبیع حیوان باشد مشتری تا سه روز از حین عقد اختیار فسخ معامله را دارد.

      • role-of-daadpors

        سوم - در خیار شرط

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 399

          در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 400

          اگر ابتداء مدت خیار ذکر نشده باشد ابتداء آن از تاریخ عقد محسوب است والا تابع قرارداد متعاملین است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 401

          اگر برای خیار شرط مدت تعیین نشده باشد هم شرط خیار و هم بیع باطل است.

      • role-of-daadpors

        چهارم - در خیار تاخیر ثمن

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 402

          هر گاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تادیه ثمن یا تسلیم مبیع بین متبایعین اجلی معین نشده باشد اگر سه روز از تاریخ‌ بیع بگذرد و در این مدت نه بایع مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد بایع مختار در فسخ معامله میشود.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 403

          اگر بایع به نحوی از انحاء مطالبه ثمن نماید و به قرائن معلوم گردد که مقصود التزام به بیع بوده است خیار او ساقط خواهد شد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 404

          هر گاه بایع در ظرف سه روز از تاریخ بیع تمام مبیع را تسلیم مشتری کند یا مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد دیگر برای بایع اختیار فسخ نخواهد بود اگرچه ثانیاً به نحوی از انحاء مبیع به بایع و ثمن به مشتری برگشته باشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 405

          اگر مشتری ثمن را حاضر کرد که بدهد و بایع از اخذ آن امتناع نمود خیار فسخ نخواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 406

          خیار تاخیر مخصوص بایع است و برای مشتری از جهت تاخیر در تسلیم مبیع این اختیار نمی‌باشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 407

          تسلیم بعض ثمن یا دادن آن به کسی که حق قبض ندارد خیار بایع را ساقط نمی‌کند.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 408

          اگر مشتری برای ثمن ضامن بدهد یا بایع ثمن را حواله دهد بعد از تحقیق حواله خیار تاخیر ساقط میشود.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 409

          هر گاه مبیع از چیزهایی باشد که در کمتر از سه روز فاسد و یا کم قیمت می‌شود ابتداء خیار از زمانی است که مبیع مشرف به فساد یا ‌کسر قیمت می‌گردد.

      • role-of-daadpors

        پنجم - در خیار رویت و تخلف وصف

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 410

          هر گاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار میشود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 411

          اگر بایع مبیع را ندیده ولی مشتری آن را دیده باشد و مبیع غیر اوصافی که ذکر شده است دارا باشد فقط بایع خیار فسخ خواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 412

          هر گاه مشتری بعضی از مبیع را دیده و بعض دیگر را به وصف یا از روی نمونه خریده باشد و آن بعض مطابق وصف یا نمونه نباشد ‌میتواند تمام مبیع را رد کند یا تمام آن را قبول نماید.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 413

          هر گاه یکی از متبایعین مالی را سابقاً دیده و به اعتماد رویت سابق معامله کند و بعد از رویت معلوم شود که مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد اختیار فسخ خواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 414

          در بیع کلی خیار رویت نیست و بایع باید جنسی بدهد که مطابق با اوصاف مقرره بین طرفین باشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 415

          خیار رویت و تخلف وصف بعد از رویت فوری است.

      • role-of-daadpors

        ششم - در خیار غبن

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 416

          هر یک از متعاملین که در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن میتواند معامله را فسخ کند.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 417

          غبن در صورتی فاحش است که عرفاً قابل مسامحه نباشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 418

          اگر مغبون در حین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ نخواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 419

          در تعیین مقدار غبن شرایط معامله نیز باید منظور گردد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 420

          خیار غبن بعد از علم به غبن فوری است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 421

          اگر کسی که طرف خود را مغبون کرده است تفاوت قیمت را بدهد خیار غبن ساقط نمیشود مگر اینکه مغبون به اخذ تفاوت قیمت ‌راضی گردد.

      • role-of-daadpors

        هفتم-خیار عیب

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 422

          اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب با اخذ ارش یا فسخ معامله.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 423

          خیار عیب وقتی برای مشتری ثابت میشود که عیب مخفی و موجود در حین عقد باشد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 424

          عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتری در زمان بیع عالم به آن نبوده است اعم از اینکه این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب ‌واقعاً مستور بوده است یا اینکه ظاهر بوده ولی مشتری ملتفت آن نشده است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 425

          عیبی که بعد از بیع و قبل از قبض در مبیع حادث شود در حکم عیب سابق است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 426

          تشخیص عیب بر حسب عرف و عادت میشود و بنابراین ممکن است بر حسب ازمنه و امکنه مختلف شود.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 427

          اگر در مورد ظهور عیب مشتری اختیار ارش کند تفاوتی که باید به او داده شود به طریق ذیل معین میگردد: ‌قیمت حقیقی مبیع در حال بی‌عیبی و قیمت حقیقی آن در حال معیوبی به توسط اهل خبره معین شود. ‌اگر قیمت آن در حال بی‌عیبی مساوی با قیمتی باشد که در زمان بیع بین طرفین مقرر شده است تفاوت بین این قیمت و قیمت مبیع در حال معیوبی ‌مقدار ارش خواهد بود. ‌و اگر قیمت مبیع در حال بی‌عیبی کمتر یا زیادتر از ثمن معامله باشد نسبت بین قیمت مبیع در حال معیوبی و قیمت آن در حال بی‌عیبی معین شده و بایع باید از ثمن مقرر به همان نسبت نگاه داشته و بقیه را به عنوان ارش به مشتری رد کند.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 428

          در صورت اختلاف بین اهل خبره حد وسط قیمت‌ها معتبر است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 429

          در موارد ذیل مشتری نمیتواند بیع را فسخ کند و فقط میتواند ارش بگیرد: 1- در صورت تلف شدن مبیع نزد مشتری یا منتقل کردن آن به غیر. 2- در صورتی که تغییری در مبیع پیدا شود اعم از اینکه تغییر به فعل مشتری باشد یا نه. 3 -در صورتی که بعد از قبض مبیع عیب دیگری در آن حادث شود مگر اینکه در زمان خیار مختص به مشتری حادث شده باشد که در اینصورت ‌مانع از فسخ و رد نیست.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 430

          اگر عیب حادث بعد از قبض در نتیجه عیب قدیم باشد مشتری حق رد را نیز خواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 431

          در صورتی که در یک عقد چند چیز فروخته شود بدون اینکه قیمت هر یک علیحده معین شده باشد و بعضی از آنها معیوب درآید‌ مشتری باید تمام آن را رد کند و ثمن را مسترد دارد یا تمام را نگه دارد و ارش بگیرد و تبعیض نمیتواند بکند مگر به رضای بایع.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 432

          در صورتی که در یک عقد بایع یک نفر و مشتری متعدد باشد و در مبیع عیبی ظاهر شود یکی از مشتری‌ها نمیتواند سهم خود را به تنهایی رد کند و دیگری سهم خود را نگاه دارد مگر با رضای بایع و بنابراین اگر در رد مبیع اتفاق نکردند فقط هر یک از آن‌ها حق ارش خواهد داشت.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 433

          اگر در یک عقد بایع متعدد باشد مشتری میتواند سهم یکی را رد و دیگری را با اخذ ارش قبول کند.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 434

          اگر ظاهر شود که مبیع معیوب اصلاً مالیت و قیمت نداشته بیع باطل است و اگر بعض مبیع قیمت نداشته باشد بیع نسبت به آن بعض ‌باطل است و مشتری نسبت به باقی از جهت تبعض صفقه اختیار فسخ دارد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 435

          خیار عیب بعد از علم به آن فوری است.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 436

          اگر بایع از عیوب مبیع تبری کرده باشد به اینکه عهده عیوب را از خود سلب کرده یا با تمام عیوب بفروشد مشتری در صورت ظهور عیب حق رجوع به بایع نخواهد داشت و اگر بایع از عیب خاصی تبری کرده باشد فقط نسبت به همان عیب حق مراجعه ندارد.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 437

          از حیث احکام عیب، ثمن شخصی مثل مبیع شخصی است.

      • role-of-daadpors

        هشتم - در خیار تدلیس

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 438

          تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 439

          اگر بایع تدلیس نموده باشد مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است بایع نسبت به ثمن شخصی در صورت تدلیس‌ مشتری.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 440

          خیار تدلیس بعد از علم به آن فوری است.

      • role-of-daadpors

        نهم - در خیار تبعض صفقه

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 441

          خیار تبعض صفقه وقتی حاصل میشود که عقد بیع نسبت به بعض مبیع به جهتی از جهات باطل باشد در این صورت مشتری حق ‌خواهد داشت بیع را فسخ نماید یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن را استرداد کند.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 442

          در مورد تبعض صفقه قسمتی از ثمن که باید به مشتری برگردد به طریق ذیل حساب میشود: ‌آن قسمت از مبیع که به ملکیت مشتری قرار گرفته منفرداً قیمت میشود و هر نسبتی که بین قیمت مزبور و قیمتی که مجموع مبیع در حال اجتماع دارد‌ پیدا شود به همان نسبت از ثمن را بایع نگاه داشته و بقیه را باید به مشتری رد نماید.

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 443

          تبعض صفقه وقتی موجب خیار است که مشتری در حین معامله عالم به آن نباشد ولی در هر حال ثمن تقسیط می‌شود.

      • role-of-daadpors

        دهم - در خیار تخلف شرط

        • گروه وکلای دادپرس

          ماده 444

          احکام خیار تخلف شرط به طوری است که در مواد 234 الی 245 ذکر شده است.

    • role-of-daadpors

      فقره دوم - در احکام خیارات به طور کلی

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 445

        هر یک از خیارات بعد از فوت منتقل به وراث می‌شود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 446

        خیار شرط ممکن است به قید مباشرت و اختصاص به شخص مشروط ‌له قرار داده شود در این صورت منتقل به وراث نخواهد شد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 447

        هر گاه شرط خیار برای شخصی غیر از متعاملین شده باشد منتقل به ورثه نخواهد شد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 448

        سقوط تمام یا بعضی از خیارات را میتوان در ضمن عقد شرط نمود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 449

        فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن نماید حاصل میشود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 450

        تصرفاتی که نوعاً کاشف از رضای معامله باشد امضای فعلی است مثل آن که مشتری که خیار دارد با علم به خیار مبیع را بفروشد یا رهن ‌بگذارد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 451

        تصرفاتی که نوعاً کاشف از بهم زدن معامله باشد فسخ فعلی است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 452

        اگر متعاملین هر دو خیار داشته باشند و یکی از آن‌ها امضا کند و دیگری فسخ نماید معامله منفسخ میشود.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 453

        در خیار مجلس و حیوان و شرط اگر مبیع بعد از تسلیم و در زمان خیار بایع یا متعاملین تلف یا ناقص شود بر عهده مشتری است و اگر ‌خیار مختص مشتری باشد تلف یا نقص به عهده بایع است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 454

        هر گاه مشتری مبیع را اجاره داده باشد و بیع فسخ شود اجاره باطل نمیشود مگر اینکه عدم تصرفات ناقله در عین و منفعت بر مشتری ‌صریحاً یا ضمناً شرط شده که در این صورت اجاره باطل است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 455

        اگر پس از عقد بیع مشتری تمام یا قسمتی از مبیع را متعلق حق غیر قرار دهد مثل اینکه نزد کسی رهن گذارد فسخ معامله موجب زوال ‌حق شخص مزبور نخواهد شد مگر اینکه شرط خلاف شده باشد.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 456

        تمام انواع خیار در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد مگر خیار مجلس و حیوان و تاخیر ثمن که مخصوص بیع است.

      • گروه وکلای دادپرس

        ماده 457

        هر بیع لازم است مگر اینکه یکی از خیارات در آن ثابت شود.

مشاوره آنلاین دادپرس
هنوز پرونده خود را ثبت نکرده اید؟

میتوانید از مشاوره های حقوقی آنلاین دادپرس استفاده کنید.